چرا داشتن انگیزه این قدر سخت است ؟
بارها اشاره شده که مباحث روان شناسی و کارهایی از این قبیل نیازمند صبر ، حوصله ، زمان و به خصوص تمرین می باشد. اما انسان معمولا بسیار درگیر روزمرگی و کارهای خودش است و در نتیجه حس می کند وقت گذاشتن برای چنین چیز هایی بیهوده است. اما اگر انسان همین عادات روان شناسی و انگیزشی را در گیر روزمرگی خود کند و به یک عادت تبدیلشان کند دیگر تمام کارهایی که میکند ناخودآگاه است و حتی به آن فکر هم نمی کند. به یک داستان جالب توجه کنید :
وقتی انسان تصمیم گرفت به فضا برود فضانوردان نیازهای خود را لیست کردند. یکی از سخت ترین آن ها خودکار بود! خودکاری که در فضا و محیط خلا بنویسد. ناسا برای رفع این نیاز و ساخت خودکار سال ها وقت گذاشتند و چندملیون دلار هزینه کرد و سرانجام موفق به ساخت این خودکار شد. حال اینکه فضانوردان رقیب یعنی روسیه از مداد استفاده کردند…
تفاوت میان انگیزه ها
تفاوت بین انگیزه اینجا مشخص می شود. ناسا انگیزه تولید داشت و روسیه انگیزه برای سرعت بخشیدن به انجام کار. هر دو روش هم کار فضانوردان را راه می انداخت و ابزارشان تکمیل بود. ولی به مرور زمان مشخص شد که هنگام استفاده از مداد در فضا ذراتی از مداد در فضا معلق می شود که مشکلات بسیاری را برای فضانوردان و تجهیزات فضایی و سفینه آن ها به وجود می آورد.
در این داستان دو تفکر و فرهنگ مختلف وجود دارد. هر کدام درست است و می تواند به صورت مقطعی یا دائم کار انسان را پیش ببرد. ما باید یاد بگیریم که برای انگیزه بیشتر اولا هدف خود را کاملا بشناسیم و درباره آن تحقیق کنیم. این کار باعث می شود لیستی از مواد و ابزار لازم برای انجام هر کار به دست بیاوریم. به کمک این لیست و تهیه مورد به مورد آن حتی اگر مانند ناسا سال ها به طول انجامد می توانیم انگیزه تولید را در خود ایجاد کنیم.
می گویند علم پزشکی در هر 6 ماه دو برابر قبل پیشرفت می کند و به روز می شود. در زمان حال که رشد در هر موضوی بسیار سرعت دارد. باید اگر هدف تولید داریم جوری برنامه ریزی کنیم که حداقل چند سال در بورس باشیم و نیازمند تغییر اندکی باشیم. نه مثل روسیه با ارائه راه کاری پیش پا افتاده خود را عقب بیندازیم. در آخر هم مثل روسیه مجبور شویم از آمریکا خودکار بخریم و بپذیریم که نیاز داریم. در حالی که با کمی تامل شاید خودمان می توانستیم تولید کننده باشیم.