برای تجربه زندگی شاد، شكایت نكنید

شكایت نكنید

تجربه زندگی شاد حق شماست

آیا این گفته قدیمی را شنیده اید كه نگرانی مثل صندلی گهواره است. انرژی زیادی می گیرد ولی شما را به جایی نمی رساند. همین مساله در مورد شكایت كردن هم صدق می كند. مطمئن هستم كه یك یا چند بار در موقعیتی خاص كه خیلی باعث آزارتان شده است شكایت كرده اید ولی متوجه شده اید كه هیچ تاثیری بر آن نداشته است. برای تجربه زندگی شاد باید یاد بگیرید كه  شكایت نكنید.

تصور كنید همین میزان انرژی را برای حل آن مشكل به كار بگیرید، یعنی از قدرت خلاقیت، هوش،‌ ذكاوت و تخیل خودتان برای مشاهده ی احتمالات استفاده كنید. كدام یك شما را خوشحال تر می كند؟

اگر از چیزی خوشتان نمی آید، آن را تغییر دهید. اگر نمی توانید آن را تغییر دهید، رفتار خودتان را تغییر دهید. هرگز شكایت نكنید.

میای آنجلو، شاعر و نويسنده

شكایت نكنید

هیچ مسابقه ای در كار نیست. تمركز بر مشكل، انرژی شما را منقبض می كند در حالی كه تمركز بر این كه چه كاری برای حل آن مشكل می توانید انجام دهید، انرژی شما را منبسط و خوشحال تر می كند. فاتحان بر راه حل ها تمركز می كنند در حالی كه قربانیان از مشكلات شكایت می كنند.

روی راه حل ها تمركز كنید،‌ شكایت نكنید

اكثر ما این دیدگاه را داریم كه خودمان را قربانی فرض می كنیم. كم ترین نا امیدی ها، خیانت و ناكامی ها در زندگی می تواند باعث انباشتگی كارهای عقب افتاده شود و قبل از این كه متوجه موضوع شوید از احساس ناراحتی و بار مسئولیت شكایت می كنید. آمار نشان می دهد كه میزان متوسط شكایت و نالیدن هر فرد،‌هفتاد مرتبه در طی روز است.

ویل بون، كشیشی اهل كانزاس سیتی، روش ابتكاری جالبی در مورد عارضه ی گله و شكایت ارائه داده است. او مچ بندی بنفش رنگ به افرادی كه در یك گردهمایی مذهبی جمع شده بودند داد. سپس از آن ها خواست تا در یك آزمایش شركت كنند. قرار شد هر بار كه آن ها شكایتی كنند،‌مچ بند را به دست دیگر شان ببندند. هدف این بود كه بیست و یك روز بدون تغییر مچ بند را در یك دست باقی بگزارند.

در حال حاضر مچ بند بنفش به یك سمبل تبدیل شده است. در سراسر دنیا افراد زیادی هستند كه مچ بند بنفش به دست خود می بندند و تلاش می كنند كه جز افرادی باشند كه دنیایی بدون گله و شكایت را حمایت می كنند. در واقع یكی از مهم ترین سدها برای تجربه زندگی شاد فراموش كردن شكایت است.

شكایت نكنید

شكایت چیست

شكایات كردن در واقع احساس تاسف برای خودمان،سعی در جلب همدردی دیگران، یا ستم كش بودن یا بیش از حد گذشت و فداكاری كردن همگی خیانت به خود است. در واقع ما مهمان محترم جشن دلسوزی برای خودمان هستیم. ما به واسطه آگاهی از قانون جذب می دانیم كه اگر بر آن چه نمی خواهیم تمركز كنیم همیشه در ذهنمان با خود در كلنجار هستیم كه عجب رابطه عاطفی بدی داریم. یا این كه چقدر پول بدهكاریم.

نتیجه تمام این تفكرات این است كه مشكلات را بیش تر به سوی خود جذب می كنیم. انرژی بد و منفی، روابط بد و قرض و بدهی را محكم به زندگی مان می چسبانیم. شكایت و غرولند مثل این است كه به كائنات دستور بدهید آن چه را نمی خواهید بیش تر برایتان مهیا كند.

شعار فرد شاكی :‌ من بیچاره!

سرزنش

مقصر دانستن شرایط زندگیمان با عذر و بهانه یا سرزنش دیگران بابت درد و مشكلی كه برایمان به وجود آمده است،‌باعث ضعیف شدن ما می شود. ما قدرتمان را از دست می دهیم. انرژی لازم برای این كه با آن موقعیت و شرایط سازگار شویم در خود نمی بینیم. زیرا این قدرت را بر روی كسی یا چیز دیگری متمركز كرده ایم.

شعار فرد سرزنش گر : تقصیر من نیست!

یك بحث كاملا زمانی است. شما می گویید وقت ندارم به باشگاه ورزشی بروم. چرا؟ شما زنده هستید. روزها را یكی یكی پشت سر می گذارید. هر روز 24 ساعت زمان دارید. پس وقت دارید. اما آن را در جای دیگری صرف می كنید. برای كار، مطالعه و استراحت. برای هر چیزی كه وقت صرف می كنید حتما برایتان با ارزش تر از باشگاه رفتن است. پس شما انرژی یا وقت دارید. به اندازه و یا حتی شاید بیش تر از اندازه. اما این كه آن انرژی یا وقت را در چه كاری مصرف می كنید با خودتان است.

یكی از دلایلی كه می گوییم شكایت نكنید همین است. شما با شكایت كردن و یا سرزنش كردن از سطح انرژی خود كم می كنید. انرژی كه می توانید برای كارهای بسیار مثبت تری خرج كنید. ذهن شما مدام درگیر منفی بافی می گردد و به جای تمركز روی كار یا حرفه تان وقت شما و انرژی شما را از بین می برد

شكایت نكنید

احساس شرمندگی

وقتی ما خودمان را سرزنش كنیم، در مورد اتفاقاتی كه برایمان افتاده است احساس شرمندگی می كنیم یا در مورد كاری كه انجام داده یا نداده ایم دچار احساس گناه می شویم. اغلب سعی می كنیم درد را سركوب یا این احساسات ناراحت كننده را در درون مان دفن كنیم. این روش انرژی فراوانی از ما می گیرد و راه رسیدن به خوشبختی را مسدود می كند.

شعار شخص شرمنده : تقصیر من است!

افراد غمگینی را كه می شناسید،‌در نظر بیاورید. احتمالا آن ها اوقات بسیاری را صرف سرزنش، ‌شكایت یا احساس شرمساری می كنند. این احساسات به طور مادر زادی تجربه شادی ما را از بین می برد. این افراد شاد بودنشان را وقف چنین فعالیت های حاشیه ای می كنند.

كمی وقت برای خودتان بگذارید. كمی فكر كنید. آیا شما نیز جز همین افراد هستید؟ اگر هستید هیچ اشكالی ندارد. كافی است كمی اراده به خرج دهید. شكایت نكنید ، سرزنش و نكوهش خود را كنار بگزارید. همواره شرمنده نباشید. سعی كنید برای هر كنار گذاشتن هر كدام از این موارد برنامه ریزی كنید. اصلا كار ساده ای نیست. ولی قطعا كار كاربردی است. ما نیز سعی می كنیم راه كار ها و یا تمرین هایی برای راحت تر شدن این روند در اختیار شما قرار دهیم.

شايد اين مطالب نيز برای شما جذاب باشد :

شادی در گذشته است

نكاتی برای تجربه زندگی شاد

آيا انسان خوشحالی هستيد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code