خوشحال ترین آدمی كه میشناسی ، كیست؟

خوشحال ترین آدمی كه میشناسی

خوشحال ترین آدمی كه میشناسی معرفی كن

آمار نشان می دهد از هر 5 زن آمریكایی 1 نفر افسرده است. در مقابل سالیانه شش میلیون مرد به آمار افسرده ها اضافه می شود. این اعداد بسیار وحشتناك است. چرا با چنین اعداد و ارقامی سر و كار داریم؟ مارسی شیموف یكی از بزرگترین نویسنده های جهان در طی یك تحقیق از 100 نفر یك سوال پرسیده است. خوشحال ترین آدمی كه میشناسی كیست؟

جواب های بسیار جالبی به دست آمده است كه با موضوع ما نیز بی ربط نیست.  در درجه اول برای مارسی جالب بوده است كه وقتی از شخصی چنین سوالی میكند او ابتدا دست از كار می کشد. سپس لحظات یا دقایقی را فكر می كند. سپس نام شخصی را به زبان می آورند.

خوشحال ترین آدمی كه میشناسی چه ویژگی هایی دارد

در درجه دوم مشخص شد كه شخص نام برده مشخصات مشترك دارد. بین تمام 100 نفر شخصی معرفی می شود كه به گونه ای اسرار آمیز موفق و مشهور شده است. یا شخصی كه شهرت بسیار بالایی دارد. ثروت بالا دارد. در واقع مردم بر این باور هستند كه افراد موفق و پولدار قطعا خوشحال هم هستند.

خوشحال ترین آدمی كه میشناسی

مارسی می گوید در اینكه فرد موفق خوشحال است شكی نیست. فرد موفق تلاش كرده و شاید سال ها سختی كشیده است پس الان كه موفق شده بدون شك خوشحال هم هست. این در حالی است كه افراد بسیاری حتی تلاشی برای موفقیت نمی كنند. فرد پولدار هم با توجه به تعاریف اكثر مردم كه داشتن پول را با خوشحالی یكسان می دانند ( در صورتی كه لزوما این واقعیت ندارد و تنها 10 درصد تفاوت در حس خوشحالی بین فرد پولدار و غیر پولدار وجود دارد)

نكته اصلی این جاست كه مارسی از افراد مختلف پرسیده است كه خوشحال ترین آدمی كه میشناسی كیست. این در حالی است كه افراد مصاحبه شونده بیشتر به خوش شانس ترین و یا خوش اقبال ترین افرادی كه می شناسند اشاره كرده اند. مارسی معتقد است كه ما در بسیاری از موارد حتی تعریف درستی از واژه ها نداریم.

در ادامه میخواهیم یك خط روند كه توسط مارسی برای خوشحالی ترسیم شده است را پیگیری كنیم. او معتقد است كه برای خوشحالی 4 مرحله وجود دارد. هر كدام از ما در یكی از این مراحل به سر می بریم. در ادامه با این مراحل آشنا می شویم. شاید به این نتیجه برسی كه خوشحال ترین آدمی كه میشناسی خودت باشی.

خوشحال ترین آدمی كه میشناسی

اولین مرحله : ناراحتی

همه ما معنی آن را می دانیم. زندگی حال بهم زن است. بعضی از علائم ناراحتی عبارت اند از نگرانی، خستگی، احساس غم و اندوه یا هر چیز دیگری كه آدم احساس بدبختی می كند. متاسفانه همه ما انسان ها با حس ناراحتی دست و پنجه نرم كرده ایم و به اندازه كافی در این زمینه تجربه داریم. این حالت مانند بیماری افسردگی نیست كه از طریق احساس عمیق ناامیدی و احساسات این چنینی باشد. در هر حال ناراحتی از آن حالاتی است كه اگر ادامه دار باشد نیاز به درمان پیدا خواهد كرد.

دومین مرحله : خوشحالی بنا به دلایلی بد

وقتی مردم ناراحت هستند، اغلب سعی می كنند با انجام مجموعه ای از رفتار های افراطی و اعتیادی، حسی خوب در خودشان ایجاد كنند. این رفتار تنها چند لحظه با آن ها همراه است و در نهایت زیان بخش است. آن ها برای رسیدن به خوشی به مواد مخدر، دخانیات، خرید كردن بی مورد، زیاده روی در پرخوری یا تماشای بیش از حد تلوزیون روی می آورند. این نوع شاد بودن را به سختی می توان شاد زیستن یا خوشبختی نامید. این تنها راهی موقت برای بی حسی یا فرار از ناراحتی از طریق خوشی زود گذر است.

سومین مرحله : خوشحالی بنا به دلیلی خوب

این مورد را دقیقا مردم با خوش اقبالی اشتباه می گیرند. مانند جواب هایی كه به سوال خوشحال ترین آدمی كه میشناسی كیست داده بودند. داشتن روابط خوب با دوستان و اعضای خانواده، موفقیت در شغل، امنیت مالی، خانه و اتومبیل خوب یا استفاده ی خوب از نیرو ها و استعداد های درونی، همه این ها جز مواردی هستند كه دلیلی برای داشتن حال خوب می توانند موثر باشند.

منظورم را اشتباه تلقی نكنید. من هم با تمام این موارد برای رسیدن به خوشبختی موافق هستم! فقط موضوع این است كه این تنها نیمی از ماجراست. خوشحال بودن بنا به دلیلی خوب، به موقعیت و وضعیت بیرونی زندگی ما بستگی دارد. اگر این شرایط تغییر كند یا از بین برود، معمولا خوشبختی ما هم از بین می رود.

خوشحال ترین آدمی كه میشناسی

چهارمین مرحله :‌خوشحالی بی دلیل

این خوشبختی راستین است. حالت فیزیولوژیكی اعصاب از آرامش و راحتی كه به شرایط بیرونی زندگی بستگی ندارد. خوشحالی بی دلیل همان وجد و شعف، سرخوشی،‌دل و دماغ داشتن یا رسیدن به اوج كه پایانی برایش وجود ندارد نیست. این حالت به معنای پوزخند زدن همچون دیوانه ها یا رسیدن به بالاترین حد سرخوشی نیست. خوشحالی بی دلیل احساس نیست. در حقیقت وقتی شما بی هیچ دلیلی خوشحال هستید، می توانید هرگونه احساسی را داشته باشید. مانند ناراحتی، ترس، عصبانیت، رنجش ولی با این حال این احساسات را زیر حالت آرامش و راحتی حس كنید.

وقتی شما بی هیچ دلیلی خوشحال هستید، خوشبختی را به بالاترین سطح تجربه تان در می آورید. تا اینكه بخواهید با تلاش فراوان خوشبختی را از درون چیزی استخراج كنید. لزومی ندارد دنیا را به تصرف خودتان در آورید تا احساس خوشحالی كنید. شما بیشتر به واسطه ی خوشبختی زندگی می كنید تا برای آن.

گردنبند خوشحالی

این دركی انقلابی است. بسیاری از ما بیشتر بر خوشحال بودن بنا به دلیلی خوب تمركز داریم و تا می توانیم تجربیات خوب و خوش را مثل مهره های گردنبند به یكدیگر وصل می كنیم تا زندگی خوب و خوشی بسازیم. ما وقت و انرژی زیادی صرف می كنیم كه مهره هایی مناسب پیدا كنیم تا بتوانیم گردنبند خوشحالی داشته باشیم.

با دانستن مطالب امروز واقعا فكر كنید كه خوشحال ترین آدمی كه میشناسی چه كسی است؟ خوشحالی بی دلیل در تحلیل گردنبند ما، مثل این است كه ریسمان خوشحالی را در دست داشته باشیم. مهم نیست چه مهره هایی در این گردنبند انداخته ایم. خوب، بد یا متفاوت تجربه ی درونی ماست. این ریسمان و مجموعه گردنبند با هم زیباست و برای ما زندگی خوب و سعادتمندی را به وجود می آورد.

شايد اين مطالب نيز برای شما جذاب باشد :

تعريف شادی

هنر شاد زيستن

نكاتی برای تجربه زندگی شاد

آيا انسان خوشحالی هستيد