شادی ..

شادی را نیز می توان بسته به شخصیت انسان ، جامعه و فرهنگ های مختلف می تواند تعاریف گوناگونی داشته باشد. اما در اکثر مواقع می توان از واژه شادی چنین تعریفی را بیان کرد که : شادی مجموع کیفیت احساسات درونی انسان است به خصوص دو حس رضایت انسان و کیفیت احساسات دریافتی. هر دوی این حس ها در انسان های مختلف فرق می کند و به عبارتی برای همین است که درصد شاد بودن و شادی انسان ها با یک دیگر متفاوت است.

زندگی انسان ها دائما در حال تغییر است پس کیفیت و احساسات آن ها را نیز با خود تغییر می دهد و این نوسان باعث می شود آستانه صبر انسان در مسائل مختلف کم و زیاد شود و خوب گاها ممکن است شاد بودن کم رنگ تر خودش را نشان دهد. حال اینکه برای شاد بودن می توان تمرین کرد  و نکاتی را آموخت. این نکات در واقع کیفیت احساساتی که مربوط به شادی است را بیشتر می کند و نتیجه آن چیزی نیست جز شادتر زندگی کردن.

.

شادی مانند تنظیم وزن است

برای درک بهتر می شود شادی را با چنین چیزی تشبیه کرد. اگر هر چیزی که بدن تان به آن نیاز دارد را بخورید و رژیم غذایی نسبتا ثابتی داشته باشید ( به این معنا که میزان کالری نسبتا ثابتی را در طول روز ، هفته یا ماه دریافت کنید ) نتیجه این می شود که وزن نسبتا ثابتی رو دارید. تا زمانی که ریتم دریافتی بدن تان همین باشد. حال اگر کمتر غذا بخورید و ورزش کنید چه می شود؟ وزن بدن تان کم می شود. اگر این روند را ادامه دهید و یک رژیم جدید غذایی و ورزشی را در زندگی تان جا بدهید وزن تان در حد معینی ثابت می ماند که کمتر از وزن قبلی است.

حال اگر به رژیم غذایی اول باز گردید وزن تان هم کم کم به همان عدد اول می رسد. شادی نیز همین گونه است و می توان آن را در اختیار گرفت. درست است که کم و زیاد می شود و کاملا ثابت نیست ولی می توان آن را در یک بازه خاص نگه داشت. حال اگر یاد بگیرید چه چیز هایی شما را شادتر می کند و انجام آن ها را اینقدر تمرین کنید تا به روزمرگی برسد. پس از آن هر وقت اتفاقی بیفتد که شما میزان کم تری شادی در زندگی تان حس کنید ناخودآگاه کارهایی را انجام می دهید که شما را شاد تر می کند. روزمرگی همیشه هم بد نیست و می توان در چنین مواردی از آن استفاده کرد.