آینده روشن با شناخت توانايی های خود
همه ی انسان ها به طور ذاتی با یك سری توانایی و قدرت به دنیا می آیند. تفاوت بسیاری وجود دارد بین آن هایی كه توانایی های خود را می شناسند و یا نمی شناسند. در مرحله اول انسان باید علاقه مندی های خود را شناسایی كند. پس از آن ببیند كه در زمینه مورد علاقه اش می تواند فعالیت كند یا نه. سپس باید توانایی های خود را بسنجد.پس از شناخت توانايی های خود نوبت به استفاده از توانایی های شناخته شده می رسد.
هر مرحله به اندازه خود مهم است و باید جدی گرفته شود. افراد بسیاری هستند كه می گویند مثلا من صدای خوبی دارم. درست هم می گویند. اما خواننده خوبی نیستند. دلیلش هم مشخص است آن ها استعداد دارند ولی به دنبال پرورش استعداد های شان نرفته اند. استعداد هایشان را سركوب كرده اند. به آن بها نداده و همیشه با یك حسرت بزرگ زندگی می كنند.
پیچ پر دردسر
برای درك بهتر مبحث شناخت توانايی های خود به این مثال رجوع می كنیم :
چرخ یك ماشین 4 پیچ داشت. یكی از پیچ ها نرم بود و همیشه درست كار نمی كرد. در یك روز شل بود و در روز دیگر لق می زد. هفته ای یك بار هم كج می شد. راننده مجبور بود پیچ را باز كند و با چكش صاف كند. كم كم مورد تمسخر 3 پیچ دیگر قرار گرفت. پیچ های دیگر او را اذیت می كردند. می گفتند تو درست كار نمی كنی. باعث رنجش و سختی راننده هستی. تو همیشه كار ما را عقب می اندازی. راننده هر بار كه پیچ مشكلی درست می كرد با غر می گفت كه ای كاش این پیچ می شكست و یك پیچ نو می خریدم. پیچ بسیار ناراحت شده بود و از خودش دلخور بود.
در آخر پیچ شكست و همه راحت شدند. راننده نفس راحتی كشید و آن را به كناری پرت كرد. روز بعد زن راننده یك شی براق دید. رفت و پیچ شكسته را برداشت. زن با كمی دقت متوجه شد كه جنس آن پیچ از طلای سفید است. مرد پس از شنیدن این خبر متوجه شد كه چرا پیچ نمی توانسته در آن موقعیت درست كار كند.
جایگاه خود را بشناسید
شناخت توانايی های خود بسیار مهم است. پس از شناخت مهم است كه در جایگاه مناسبی قرار گرفته باشید. ذات شما برای یك حرفه مناسب است. اما در حرفه دیگری فعالیت می كنید. شاید در آن حرفه هم موفق باشید. ولی در حرفه اول بسیار موفق تر می توانید عمل كنید. سعی كنید حداقل برای یك بار هم كه شده كاری را انجام دهید كه به آن علاقه دارید و توانایی استفاده از آن را نیز دارید.